خرداد ۲۶، ۱۳۹۴

خودبيشعورنپندارى!

در كتاب بيشعورى ترجمه محمود فرجامى نوشته:
"خصوصيات مشترك بيشعورها اينها هستند:
- خودپسندى فجيع
- نفرت انگيزى بى حد
- خيرخواهى متكبرانه
- ضميرناخودآگاه غيرقابل نفوذ
- كسب قدرت با خوار و خفيف كردن ديگران
- امتناع از صفات اصلى انسانى
- سواستفاده بى رحمانه از آدمهاى ساده"
بنظرم بعد از نوشتن اين كتاب بايد اين گزينه هم اضافه ميشد: "بيشعور پنداشتن همگان به غير از خود" 
انگار يه جورايى همه اونايى كه اين كتاب رو ميخونند ميخوان به بقيه ثابت كنند كه چنين خصوصياتى در رفتار و كردارهاشون وجود داره و بايد اصلاح بشه، ولى دريغ از كمى خودنگرى... 

خرداد ۱۶، ۱۳۹۴

همین‌قدر معلق ..

ما یک جایی هستیم بین زمین و آسمون
نه به ایران تعلق داریم نه به خارج از ایران یعنی همین جاهایی که داریم برای موندن توش خودمون رو به آب و آتیش میزنیم.
هر چند وقت یک بار از خودم می‌پرسم آخرش چی؟ همه اینا برای چی؟
گاهی حتی به خودم میگم من اگه بچه دار بشم بچه ام فارسی یاد میگیره؟ بعد میگم چرا باید یاد بگیره؟ بعد میگم چرا نباید یاد بگیره؟ بعد دقیقا همونقدر که جواب های قانع کننده برای هر دو سوال دارم همون قدر از جواب ها به هر دو سوال قانع نمیشم
همین اتفاق هر بار که میپریم خب آخرش که چی؟ پیش میاد.. همون قدر که میدونم چرا دارم به آب و آتیش میزنم همونقدر نمیدونم. همونقدر که میخوام همونقدر نمیخوام. همونقدر که موندنی ام همونقدر رفتنی ام ..