اسفند ۲۸، ۱۳۹۱

عیده و امسال عیدی ندارم ...

هر روزی که میگذره بیشتر از اینجا متنفر میشم . از این همه فشار کاری از این همه درس از این همه یکنواختی و استرس.
اینجا عید نوروز نداریم وقت تحویل سال پای کامپیوتریم
اینجا استرس لحظه سال تحویل نداریم
اینجا خانواده نداریم
اینجا اولین عیدی از بابا گرفتن نداریم
اینجا خرید شب عید خونه تکونی عید دیدنی هیچی نداریم هیچی ...
اینجا حتی با این برف بوی عید هم نداریم
....
اینجا اما ژانویه دارم اما هیچ حسی بهش نداریم . هر سال سعی میکنم ذوقش رو کنم بهش دل ببندم هیجان زده شم اما  ژانویه برای من هیچ خاطره ای رو زنده نمیکنه هیچ بویی از عید و نویی نداره
عید باید لطیف باشه شکوفه داشته باشه نسیم بهاری داشته باشه ...
...

هیچ نظری موجود نیست: