اسفند ۲۵، ۱۳۹۴

آخرین سه شنبه سال ۹۴ خورشیدی

یه زمانی که بازار نوشتن‌های وبلاگی گرم بود برای مناسبت‌های مختلف می‌نوشتیم. یکی از اون ‌مناسبت‌ها سالی که گذشت بود. خواستم از سال ۹۴ بنویسم اما گفتم ‌دو‌ روز دیگه هم صبر کنم بعد بنویسم. دست‌کم یک اتفاق تازه‌تر هم افتاده باشه ...
ساده از کنار روزها می‌گذریم در حالیکه هر روز اتفاق ساده‌ای رو رقم‌ میزنه که بهش بی‌توجهیم اما وقتی برگردیم و به عقب نگاه کنیم می‌ببینیم اون اتفاق‌های ساده چندان هم ساده نبودند. پر از تازگی پر از رشد پر از زندگی بودند ...
الان که دارم می‌نویسم‌ حس می‌کنم این حرف‌ها رو به تازگی جایی نوشتم شاید هم ننوشتم یادم نیست ... زندگی‌ام این روزها پر از چیزهایی‌ست که یادم نمی‌مانند ...

هیچ نظری موجود نیست: